ثروت و فراوانی از نگاه هیپنوتراپی

ثروت و فراوانی از دیگاه هیپنوتراپی
مبحث ثروت و فراوانی، موضوعی بسیار پر طرفدار و مجذوب کننده است که بی شک درک صحیحی از آن می تواند تمامی جنبه های زندگی شما را سرشار ازثروت و وفور کند. بنابراین اجازه دهید ریشه ی ثروت و فراوانی را مورد بررسی قرار دهیم که در اصل همان بخشش و دادن می باشد.

اولین باری که با مفهوم بخشش آشنا شدم، فکر می کردم که این مفهوم، که "تنها چیزی رو به دست میاری که اون رو ببخشی" چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد. چگونه بخشیدن می تواند مرتبط با به دست آوردن باشد؟ آیا منطقی تر این نیست که هرچه بیشتر ذخیره و پس انداز کنیم، بیشتر خواهیم داشت؟

مدتی بعد که روی این موضوع کار می کردم مهمترین راز زندگی سرشار از نعمت و فراوانی رو درک کردم که چگونه می توان زندگی ای رو داشت که در اون هر چیزی رو که بخوای در دسترس داشته باشی. اون راز بخشایش و بخشیدن بود!

برای به دست آوردن باید ببخشید. این موضوعی است که در قرآن کریم و احادیث ما هم به تکرار به آن اشاره شده و همچنین یک قانون جهانی نیز هست.

از دیدگاه هیپنوتراپی ثروت و فراوانی اینگونه کار می کند و به عبارت دیگر اینگونه می توان ثروتمند شد...

وقتی که ما چیزهای مختلف را ذخیره می کنیم و در برخورد با پول، زمان و ... خساست به خرج می دهیم، این رفتارها این پیغام را به ضمیر ناخود آگاه ما می رساند که جهان هستی مکان امنی نیست و اگر می خواهیم چیزهای مختلف را داشته باشیم باید آنها را ذخیره کنیم و گرنه مدام در خطر از دست دادن هستیم.

طی جلسات هیپنوتراپی ای که با افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کرده اند داشته ام، چیزهای جالبی یاد گرفته ام. افرادی که به شدت با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند و به طبع آن دچار افسردگی می شوند تا جایی که امکان دارد لوازم و پول و ... خود را در گوشه گوشه خانه شان ذخیره و گرد آوری می کنند چون احساس می کنند که جهان هستی نمی تواند نیازهای آنها را به موقع پاسخ گوید و آنچه می خواهند را فراهم کند بنابر این به شدت در برابر خرج کردن و استفاده ی از لوازم شان از خود مقاومت نشان می دهند و سعی می کنند همه چیز را برای روز مبادا ذخیره کنند.

این طرز فکر و این رفتار که مدام به آنچه داریم وابسته باشیم، آنها را برای روز مبادا ذخیره کنیم، نگران از دست دادن آنها باشیم و ... دقیقا مخالف یک ذهن ثروتمند است.

کائنات همیشه آماده است تا به شما بیشتر دهد. در کائنات بی نهایت پول، زمان، لوازم مختلف و فرصت وجود دارد. و اگر دوست دارید زندگی شاد و مرفهی داشته باشید باید این باور را در ذهن خود شکل دهید و مدام در این پارادایم ذهنی باشید که من آن را "زندگی کردن با دستان باز" می نامم. وقتی که دستان خود را باز می کنید به راحتی می توانید ببخشید و دریافت کنید.

وقتی که اینگونه زندگی می کنید، نگران از دست دادن و آینده نیستید و بر این باور هستید که خدا و کاینات همیشه زندگی شما را تامین می کند و روز به روز زندگی شما را بهتر می کند و هنگامی که چنین انتظاری داشته باشید، یک ذهن ثروتمند را در خود پرورش داده اید.

در این حالت شما این سیگنال را به ضمیر ناخود آگاه خود می فرستید که همیشه بیش از حد نیاز هست و بنابراین خود را آماده ی دریافت می کنید. یک دست مشت شده و بسته نه اجازه می دهد آنچه در مشت است خارج شود و نه اجازه می دهد چیز دیگری وارد دست شود. بنابر این برای چنین فردی هرگز خبری از ثروت و رفاه نیست.

دست خود را باز کنید و آزاد و رها زندگی کنید. زندگی و کاینات همیشه دوست دارد به شما چیزهای بیشتر و بهتری بدهد اما به شرط اینکه آماده ی این دریافت باشید و اجازه دهید این چرخه ی گرفتن و دادن ادامه پیدا کند.