سایت خودهیپنوتیزمی ارائه دهنده انواع فایل های ارزشمند در رابطه با خودهیپنوتیزمی، جهت دستیابی هرچه سریعتر شما به آرامش، سلامتی و ثروت در تمامی جهات زندگی.

محل لوگو

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 32
  • بازدید دیروز : 19
  • بازدید کل : 40296

چرا تغییر نمی کنیم؟


چرا تغییر نمی کنیم؟

چرا تغییر نمی کنیم؟

چرا تغییر نمی کنیم؟

چرا تغییر نمی کنیم؟

یکی از فیلم های مورد علاقه من فیلمه فارست گامپه. فارست گامپ داستان کسیه که نمی دونه ناخودآگاه ازش انتظار میره که بهترین دستاوردها و موفقیت ها رو داشته باشه، اما دقیقا همینطوری عمل می کنه. در یکی از سفرهاش پینگ پنگ رو امتحان می کنه و وقتی که به خودش میاد میبینه رسیده به سطح مسابقات جهانی! دوستاش رو از مرگ حتمی نجات میده و ... موفقیت های زیادی که در طول فیلم به دست میاره... اما جالبه بدونید که اون فرد اینقدر باهوش نبود که بدونه افراد عادی نمی تونن چنین دستاوردها و موفقیت هایی داشته باشن.

همه ی ما در جوونی مون به نوعی پروگرم شدیم و می دونیم که مسیر کلی زندگی ما به چه سمتیه و چه محدودیت هایی داریم. هیچکس به ما نگفته که مثلا " تو وکیلی میشی و سالی 300 میلیون تومن درآمد داری" یا " تو نجار میشی و سالی 20 میلیون درآمد داری". بلکه با توجه به تجربیات و اطلاعاتی که از والدینمون و دیگران در طول سال های سال دریافت کردیم، یک تصویر ناخودآگاه ذهنی از فردی که باید باشیم، درآمدی که شایستگی و توان داشتنش رو داریم، میزان جذابیتی که داریم و به طبعش اینکه همسر ما چقدر می تونه جذاب باشه و ... رو در ذهن خودمون شکل می دیم.

اگر در هر لحظه ای از زندگی، در هر کدوم از این حیطه ها، به دستاورد ها و موفقیت هایی بیشتر از محدودیت های ذهنی ای که برای خودمون قائل شدیم برسیم، سر و کله ی خود تخریبی پیدا می شه تا ما رو به همون مسیر قبلی، همون روش زندگی قبلی، برگردونه.

علت اینکه این اتفاق می افته اینه که ذهن ما نمی خواد ما آسیب ببینیم یا احساس ناراحتی داشته باشیم و رنج ناشی از قرار گرفتن در یک موقعیت ناشناخته که محدودیت های قبلی ما رو نقض می کنه رو حس کنیم.

علت اصلی وجود عاملی به نام خود تخریبی، محافظت و مراقت از ماست تا ما رو در یک حالت ایمن قرار بده، و یا ما رو به خاطر نقض الگو ها و پروگرمینگ والدینمون و یا سایرین تنبیه کنه. اون ما رو به اتاق خوابمون میفرسته چون بد بودیم... هم بازی های ما رو از ما میگیره چون بد بودیم... درسته که این جمله ها بعضی از ما رو به یاد کودکی هامون میندازه... اما ما، هنوز هم مثل بچه ها زندگی می کنیم... و فکر می کنیم که این محیطه که داره ما رو کنترل می کنه، و به همین دلیل هنوز هم که هنوزه تنبیه می شیم.

پس اولین نکته ای که تا اینجا یاد گرفتیم اینه که عاملی به نام هومیو استیسیس یا خود تخریبی در ما هست که یک سکه دو روئه. یک روی اون ما رو تنبیه می کنه و روی دیگه اون با نگه داشتن ما در منطقه امن و راحتی فعلی مون، سعی می کنه تا از ما محافظت کنه.

راجع به این موضوع فکر کنید. اگر بیشتر از انتظاری که از خودتون دارید و باورش کردین پول در بیارین، هومیو استیسیس فورا دست به کار میشه تا این حالت جدید و ناشناخته رو از بین ببره و شما رو به روال زندگی قبلی برگردونه، به همین دلیل شما شغل پردرآمدی که به تازگی به دست آورده بودی رو از دست میدی و اخراج میشی... چرا؟ چون به طور کاملا اتفاقی و ناگهانی شرکت تصمیم میگیره تعدیل نیرو کنه... یا به فروشگاه های مختلف میری و حسابی خرید می کنی... چرا؟ چون خرید کردن با مزه است!!! باحاله! اما چیزایی میخری که اصلا به دردت نمی خوره و شاید یک بار هم ازشون استفاده نکنی.

اگه یه مقداری از اضافه وزنت رو از دست بدی، یادت میاد قبلا که لاغر تر بودم فلان مشکل واسم پیش اومد، و ناخودآگاه توی ذهنت یه لینک بین لاغری و اتفاق بد میسازی که لاغر شدن= وقوع مجدد اتفاقات بد... واسه ی همین دوباره رو میاری به فست و فود و...

اگر بخوای سیگار رو ترک کنی، خوب باید با اون همه استرسی دست و پنجه نرم کنی که باعث شده بیای سراغ سیگار! خوب، دلیلی هم که به خاطرش اومدی سراغ سیگار کشیدن، رهایی از این همه استرس بوده دیگه، پس به خودت میگی: اگه ماه دیگه سیگار رو ترک کنم خیلی بهتره...

برای این خود تخریبی ها مدام استدلال میاری و توجیه می کنی و با این کار ناخودآگاه جلوی موفقیت های خودت رو میگیری و همیشه یه روال زندگی ثابت رو میگذرونی.

چیزی که اینجا داره واقعا اتفاق می افته اینه که شما مدام به جایی برمیگردی که در ذهنت احساس می کنی بهش تعلق داری،جایی که در اون احساس راحتی می کنی، جایی که واست شناخته شده است و بهش عادت کردی و دقیقا واسه ی همینه که می خوای تغییر کنی، اما نمیشه!

چند وقت پیش با یک گروه جوون که تازه وارد عرصه بازیگری شده بودن کار می کردم و از اونجایی که جوون بودن و خیلی بلند پرواز، بهشون گفتم من می تونم برای هر کدوم از شما یک قرار داد فیلم یک میلیارد تومنی رو بگیرم. اما شرایطی وجود داره که باید اونها رو انجام بدین و هر کدوم از قوانین که نقض بشه دیگه خبری از قرار داد یک میلیاردی نیست. اونا می بایست ساعت 10 صبح چهارشنبه با یک خودکار به دفتر کارگردان می اومدن تا قرارداد رو امضا کنن و آماده ی یه سفر دو هفته ای به استرلیا می شدن.

بعد به این گروه گفتم که من به شما تضمین میدم که اگر یک سری باورهای محدود کننده در ذهنتون فعال باشه و ذهنتون برای پول کم پروگرم شده باشه، صد در صد خود تخریبی وارد عمل میشه و امکان نداره این پول به دستتون برسه. بالاخره یه اتفاقی می افته، یه راهی پیدا می کنین تا این فرصت بی نظیر رو از دست بدین. یا دیر تر از ساعت 10 به دفتر میرسین، یا به جای چهارشنبه، سه شنبه میاین چون فکر می کردین قرار سه شنبه بوده، یا فراموش می کنین خودکارتون رو بیارین، یا از پرواز می ترسین، یا به نوعی نمی تونین به استرلیا برین...

این دقیقا مثل همون بیت شعریه که میگه " گیرم که به اجبار بری اسب چمشوت لب چشمه/ تا میل و عطش نیست در او من چه کنم بر سر چشمه"... اگه ذهن شما برای رسیدن به هدفی که دارید پروگرم نشده باشه و همون پروگرم قبلی خودش رو داشته باشه، شما به چشمه میرسی ولی هرگز اجازه ی آب خوردن رو به خودت نمی دی... فرصت های بی نظیری واست ایجاد میشه اما با بی توجهی از کنارش رد میشی، چون ذهنت آماده نیست. چون ذهنت واسه یموفقیت پروگرم نشده، و تا دوباره پروگرمش نکنی همین آشه و همین کاسه! به صورت ناخودآگاه تمام این فرصت هایی که می تونست موفقیت، ثروت و شادی شما رو تضمین کنه رو از بین می برید تا در همون جایی بمونید که احساس راحتی می کنید، جایی که ذهن شما احساس می کنه شایسته اونه.

تمامی این مسایل و مشکلات به خاطر نحوه ی پروگرم شدن ذهن ماست که به اشتباه پروگرم شده. هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم راه حل بسیار ساده و راحتی برای حل این مشکل داره. هیپنوتیزم مجددا ذهن شما رو پروگرم و برنامه ریزی می کنه تا این موانع رو از بین ببره. افرادی که فکر می کنن اونها هیپنوتیزم نمیشن، یا اصلا نیازی به هیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم ندارن کافیه نگاهی به دور و اطرافشون بندازن. تمام زندگی اونها و هر چیزی که در زندگی اونهاست وابسته به هیپنوتیزمه. همه چیز: همسر اونها، شغلشون، مسائل عاطفی اونها، اتوموبیلشون، پول و سرمایه ای که در حساب های بانکیشون دارن، وام و بدهی هایی که دارن، دوستای اونها و ... همه چیز! اونها اینطوری پروگرم شدن که به سمت افراد و موقعیت های به خصوص و از پیش تعریف شده ای متمایل بشن و به محض رسیدن به چنین موقعیت ها و افرادی اونها رو بپذیرن. اگر ما واقعا دوست داریم جنبه ی به خصوصی از زندگیمون رو تغییر بدیم، اول از همه باید ذهنمون رو آماده ی پذیرش این تغییر کنیم و گرنه به جایی بر میگردیم که واسه ی اون پروگرم شدیم. جایی که منطقه ی امن و راحتی ماست، جایی که احساس می کنیم بهش تعلق داریم.

دقت کردین چرا بعضی افراد خیلی سخت و شدید تلاش می کنن تا وارد دانشگاه بشن و مدرک بگیرن و دقیقا یک قدم مونده به نتیجه گرفتن متوقف می شن؟ هزار و یک اتفاق می افته که نتونن مدرکشون رو بگیرن. ازدواج می کنن، پول کم میارن، درگیر کسب و کارشون میشن و ... اصلا منطقی به نظر نمی رسه! آخه چرا؟!

اگر شما واقعا چیزی رو بخوای و احساس کنی که شایستگی داشتنش رو داری، حتما راهی واسه ی به دست آوردنش پیدا می کنی. اما مساله اینجاست که از درون باید باور کنی که شایستگی داشتن این خواسته ات رو داری و باید ذهنت رو واسش پروگرم کنی، و اگر از درون نپذیرفته باشی سر و کله ی هومیو استیسیس و خود تخریبی پیدا میشه و متوقفت می کنه... چون داری باورها و محدودیت های قبلی رو نقض می کنی.

دقت کردین بعضی افراد مدام وارد رابطه های عاطفی میشن ولی هیچ کدوم از این رابطه ها به ازدواج ختم نمی شه؟ واقعا دوست دارن که ازدواج کنن ولی نمیشه! اغلب علت چنین اتفاقی اینه که ذهن اونها طوری برنامه ریزی شده که هر رابطه ای که ممکنه به ازدواج ختم بشه رو با نوعی خود تخریبی از بین ببره تا از رنج جلوگیری کنه. این برنامه ریزی ذهنی می تونه به خاطر این باشه که این فرد یک ازدواج نا موفق رو در بین دوستان و آشنایان خودش دیده و نا خودآگاه در ذهنش این لینک ذهنی رو ساخته که ازدواج = رنج بردن، و چون ذهن تلاش می کنه او رو از هر نوع رنجی محافظت کنه دست به این خود تخریبی ها می زنه و تمامی این فرصت های عالی رو از بین می بره.

واقعیت امر اینه که خود تخریبی یا هومیو استیسیس اصلا قصدش این نیست که به شما ضربه بزنه و علیه شما کار کنه، بلکه سعی می کنه شما رو در یک حالت ایمن و مطمئن نگه داره. مشکل اصلی اینجاست که وقتی که سن ما بیشتر میشه و یک سری چیزهایی رو به صورت خودآگاه می خوایم، چون ما قبلا به صورت ناخودآگاه پروگرم شدیم که اون چیزها رو نداشته باشیم، نمی تونیم به اهداف و خواسته هامون برسیم.

و این دقیقا همون جاییه که هیپنوتیزم می تونه به ما کمک کنه. ضمیر نا خودآگاه به راحتی می تونه مجددا پروگرم بشه. به جای اینکه فقط به ذهن استدلالی و ضمیر خودآگاهتون اکتفا کنید و تصمیم بگیرید که من پول بیشتری می خوام... یه همسر ایده آل می خوام... می خوام سالم و تندرست باشم و... روش بسیار قدرتمند تری وجود داره که اگر از اون در زندگی خودتون استفاده کنید می تونید این برنامه های ذهنی قدیمی رو دور بریزید و اونها رو با برنامه ی جدید و موثر جایگزین کنید.

اگر ویندوز کامپیوتر شما مثلا ویندوز 98 باشه، لازمه که ویندوز کامپیوترتون رو آپدیت کنید و یه ویندوز جدید تر، مثلا ویندوز سون یا ایت رو نصب کنید. شما با آرزو کردن یا دعا کردن یا حتی وانمود کردن به جایی نمی رسی... باید بری و ویندوز رو عوض کنی، اون بخش های منسوخ و باطل شده ی برنامه های ویندوز رو حذف کنی و جدید ترین و قدرتمند ترین برنامه های موجود رو جایگزین کنی. و کامپیوتر ذهنی شما هم دقیقا به همین شیوه کار می کنه، شما باید ذهنت رو مجددا پروگرم کنی تا بتونی به اهداف و خواسته هات برسی و در زندگی رو به جلو حرکت کنی.

این درس بزرگ رو از فارست گامپ بگیرید. شما می تونید از موانع و محدودیت ها بی اطلاع باشید و به موفقیت های بزرگی برسید. توانایی های شما واقعا نا محدوده. به محض اینکه ذهنتون رو مجددا پروگرم کنید می تونید از قید تمام این محدودیت ها و کاستی ها رها بشید و آزاد و رها زندگی کنید. بدون محدودیت و غیر قابل باور برای بقیه!

  انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 211

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما